به گزارش آهن نیوز؛ وضعیت معیشت کارگران هرروز سختتر از دیروز میشود، هرکدام مطالباتی دارند که سالها و ماههای بسیاری است روی زمین مانده است. مانند ماجرای مطالبات بر زمین مانده کارگران گروه ملی صنعتی فولاد که چند سالی است به نتیجه نرسیده و حتی در روزهای گذشته هم با وعدههای دروغین این کارگران راهی محل کار شدند، درحالیکه اصلا اجازه بازگشت به کار به آنها داده نشده است.
نهتنها این کارگران، بلکه کارگرهای بسیاری در کشور هستند که حقوق و دستمزد خود را بهدرستی دریافت نکردهاند و برای حق خود دست به مطالبهگری زدهاند و با آنها برخوردهای قهری صورت گرفته است.
شاید بتوان گفت یکی از امیدهای آخر کارگران برای شنیدهشدن، رسانه باشد و امید دارند در دور جدید ریاستجمهوری تمام مطالبات آنها بهرسمیت شناخته و برای رفع آن اقدام شود.
در زمان مناظرات و تبلیغات انتخاباتی، بارها نام مردم بلوچ، فارس، کرد و حاشیه کشور به زبان آمده، درحالیکه بخش بسیاری از همین کارگران برای این مناطق کشور هستند و منتظرند ببینند آیا رئیسجمهوری جدید این مطالبات آنها را میبیند و صدای شنیدهنشده آنها را گوش میدهد؟
یکی از کارگرهای فولاد درباره مطالبات خود میگوید: بارها و بارها استانداری به ما قول داده که کمیسیون کارگری برگزار و مشکل ما را حل میکند، ولی تا الان هیچکاری انجام نداده، حتی آخرینبار نماینده محترم ولیفقیه در استان هم با معاونت سیاسی استاندار تماس گرفته و گفته کی برای اینها کمیسیون برگزار میکنی؟ ایشان در جواب وعده دو هفته پیش را داده بود که باز هم عملی نکرد و مطلب دیگر اینکه وثوقی مدیرعامل علیرغم درخواستهای مکرر از طرف کارگران و دوستان ما و نماینده کارگران و خود ما و حتی اعضای هیئتمدیره، حتی حاضر نیست با ما یکبار جلسهای بگذارد و صحبتهای ما را بشنود، حتی یکبار ما ایشان را در فرودگاه دیدیم و از ایشان درخواست کردیم حداقل یک جلسه بگذارید و صحبتهای ما را بشنوید، با اینکه شما مدیرعامل جدید هستید و از اتفاقات گذشته اطلاعی ندارید، ولی ایشان در جواب گفتند: هیچ صحبتی با شما ندارم و شما حتما یک کاری کردهاید که اخراجتان کردند.
یکی دیگر از آنها ادامه میدهد: ما از برخی منابع شنیدیم بهخاطر همان یک روز اعتراض ما، آقای استاندار قصد دارد از ما انتقام بگیرد که همین مانع اصلی بازگشت به کار ماست. ما روز دوشنبه جلوی بانک مرکزی خیابان فردوسی تجمع آرامی داشتیم. بعد از آن یک جناب سرهنگی در جمع ما آمد و در مورد مطالبات ما از ما سؤال کردند و بعد هم با مدیر کل بانک ملی صحبت کردیم. درباره بچههایی که اخراج شدند صحبت کردیم که گفتند برخی از آنها که حدود چهار نفر هستند قانونی اخراج شدند، ما گفتیم اگر این افراد را قانونی اخراج کردهاید باید بحث بکپی را هم برای آنها در نظر میگرفتید. در واقع از سال ۷۵ تا ۱۴۰۳ بحث طبقهبندی را برای ما در نظر نگرفتند؛ بعد مابهتفاوت حقوق بدون طبقهبندی و با طبقهبندی را محاسبه کنند و به کارگرها بدهند. حتی کارگرهای که آن زمان فوت کردند هم الان باید تسویه شوند و حقشان به زن و بچه آنها برسد. ما همانجا گفتیم اگر قرار باشد شما قانونی رفتار کنید باید به ۱۶ هزار کارگر این حقوحقوق را بدهید؛ درحالیکه به ما گفتند شما بکپی را ببخشید، ما بهجای آن به شما افزایش حقوق میدهیم. درحالیکه هیچکدام انجام نشد و این پروسه را کاملا با نقص اجرا کردند.
ایشان اضافه میکند: در کنار این، ما بحث دیگری را مطرح کردیم. ۹ نفر از ما را بعد از فروردین اخراج کردند، بعد از پایان قرارداد به ما گفته بودند باید قرارداد یکماهه ببندید که ما گفتیم این خلاف قانون است و در پاسخ به ما گفته بودند اگر این قرارداد را امضا نکنید، اخراج هستید. به همین صورت خیلی از بچهها را در وسط قراردادشان اخراج کردند که آن کار هم غیرقانونی بود. ما همه اینها را گفتیم که در آخر گفتند ما شما ۹ نفر را برمیگردانیم و با شما قرارداد سهماهه امضا میکنیم. ما اعتراض کردیم که این کار هم غیرقانونی است ولی گفتند همین است و با اینحال ما هم قبول کردیم. اما گفتند این موضوع فقط برای شما ۹ نفر قابل بررسی است. ما دوشنبه جلسه گرفتیم. به ما گفتند شما دو روز آینده سر کار بروید و مشکل حل خواهد شد. ما همان شب به سمت اهواز رفتیم. صبح جلوی در شرکت رفتیم که ما را راه ندادند. گفتند چهکسی گفته شما میتوانید وارد شوید؟ ما گفتیم مدیر کل حراست بانک ملی با مدیر شرکتهای بانک ملی همه صحبت کردند. ولی به ما گفتند هیچ خبری ندارند و کسی به آنها چیزی نگفته است. ما به هرکسی زنگ زدیم گفتند، نه، هیچکس اطلاع نداده تا کاری انجام دهیم. خلاصه با هرکسی صحبت کردیم خبر نداشت و در آخر با سرهنگی که آن روز شاهد ماجرا بود تماس گرفتیم که در جریان صفروصد ماجرا بود و حتی از جلسه فیلمبرداری هم میکردند، ولی ایشان هم حتی جواب تلفن ما را ندادند. برخی دیگر هم گفتند درحال بررسی هستند که شنبه صحبت کنند، درصورتیکه به ما گفته بودند سهشنبه سر کار خواهیم بود. دقیقا دربرابر ما یک پیمانشکنی و عهدشکنی بود که بهخاطر قولی که دادند ما هزار کیلومتر به زاهدان برگشتیم تا از فردا صبح سر کار برویم که متوجه شدیم اینطور نبوده و اصلا برنامهای برای آن نداشتند و فقط میخواستند ما را از فضا دور کنند که آنجا نباشیم.
منبع: روزنامه شرق
انتهای پیام/z
نظر شما