به گزارش پایگاه خبری آهننیوز، محمدحسین بصیری، عضو هیئت مدیره هلدینگ گسترش صنایع و معادن ماهان و هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در رابطه با جایگاه ایران در حوزه معدنکاری خصوصاً در بخش سنگ آهن با اشاره به پتانسیلهای موجود این صنعت برای پیشرفت و صادرات به خبرنگار آهننیوز گفت: به طور کلی سنگآهن به دلیل هزینهی حمل و نقل و مسائل دیگر مانند تعرفهها و عوارض و... خیلی مزیتی برای صادرات ندارد. از طرفی چون ایران صنایع پاییندستی آن را به طور کامل در اختیار دارد، اقتصادی و عقلانی نیست که صادر شود. پس بهتر است که ما روی زنجیرهی تولید یعنی از سنگ آهن، کنسانتره، گندله, آهن اسفنجی، شمش و محصولات فولادی کار کنیم و به فکر صادرات آخرین محصول فولادی باشیم که ارزش افزوده بالاتری داشته باشد.
عضو هیئت مدیره هلدینگ گسترش صنایع و معادن ماهان در ادامه توضیح داد: کشور ما در منابع خدادادی مشهور است و جایگاه جهانی نیز دارد، از جمله امتیاز مثبت آن در کشور، مزیت انرژی ارزان است. از طرفی به واسطه وجود این مزیت ما این پتانسیل را داریم و میتوانیم محصولاتی که انرژیبر هستند مثل محصولات فلزی, آلومینیوم و تمام محصولات فولادی را در برنامه تولید داشته باشیم و با کل دنیا رقابت کنیم بدین صورت که ما میتوانیم محصولی را به دنیا عرضه کنیم که قیمت تمام شدهمان از کشورهای دیگر کمتر است، اما متأسفانه در حال حاضر ما یکی پس از دیگری مزیتهای خودمان را به خاطر غفلتها از دست میدهیم. در حال حاضر یکی از مواردی که بنده نگران هستم، انرژی گاز و برق است. این مسئله نه تنها باعث شده که به خاطر قطعیهای ناگهانی، میلیاردها تومان به صنایع زیان وارد شود، باعث میشود ما مزیت انرژی را نیز از دست بدهیم. مزیت انرژی برای ما میتواند یک مزیت رقابتی هم در کشور ایجاد کند که وقتی قیمت تمام شده پایین شد ما یک مزیت رقابتی با کل رقبا در جهان داریم.
میانگین عمق اکتشاف در ایران 10 متر است
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: ما کشوری معدنی هستیم و نزدیک به ۷۰ نوع مادهی معدنی داریم که کشف شده است و متأسفانه در بخش اعظمی از کشورمان کشف نشده است. اینطور که همکاران اعلام کردند متوسط اکتشافات در عمق که در ایران انجام شده متوسط ده متر است در صورتی که در بعضی کشورها تا سه هزار متر یعنی بالای سه کیلومتر هم داریم. یعنی در ایران بخش اعظمی از ذخایر ما ناشناخته است. مثلا روی Critical Minerals چون در کشور ما کار نشده، ممکن است داخل این مواد معدنی که با قیمت ارزان صادر میکنیم عناصر بسیار نادر و گران قیمت وجود داشته باشد که ما اصلا ندانیم و متأسفانه روی این موضوع کم کار شده است. این مورد از قدیم هم بوده، زمان پهلوی در نخلک، سرب نخلک را به روسیه صادر میکردند داخل آن نقره بوده که سالیان سال روسها نگفتند و نقره را برمیداشتند. وقتی ما علم آن را نداشته باشیم, و آنهایی که علم بیشتری داشتهاند پیروز هستند.
کار علمی و دانشگاهی برای کشورهای دیگر
بصیری در رابطه با توسعه بخش علمی و دانشگاهی کشور و ارتباط بین صنعت و دانشگاه در این زمینه اظهار داشت: یک تراژدی دیگری که داریم بیگانه بودن دانشگاه با صنعت است. بنده به عنوان استاد دانشگاه عرض میکنم، سیستم دانشگاه به نحوی است که تمام قوانین، مقررات، تشویقها و فشارها این است که تعداد کمیت مقالات زیاد شود که ما بعدها اعلام کنیم از نظر علمی در رتبهی فلان جهان هستیم. مقالات ما بیش از نود درصد که هیچ استفادهای ندارد و اگر استفاده هم دارد، مشکلات کشورهای غیر را حل میکنند. ما مقالات را برای کشورهایی که در مسائل تکنولوژی به قدری پیشرفتهاند تهیه میکنیم. چرا؟ چون شرط حقوق گرفتن، ارتقا و ترفیع سیستمی است که در دانشگاهها گذاشتهاند البته جدیداً بهتر شده است مثلاً امتیازاتی برای ارتباط با صنعت هم قائل شدهاند اما متأسفانه در حال حاضر اساتید دانشگاه در حل مشکلات صنعت نقش بسیار کمی دارند. در صورتی که در دانشگاههای کشورهای پیشرفته تمامی مشکلات صنعتی در دانشگاه بررسی و حل میشود که ما متأسفانه در ایران نداریم.
اقتصاد نباید متأثر از سیاست باشد
عضو هیئت مدیره هلدینگ گسترش صنایع و معادن ماهان در رابطه با خروجی همایش اخیر انرژی در صنعت فولاد بیان کرد: ما در دور معیوب قرار گرفتهایم و این دور معیوب جایی باید شکسته شود. یعنی ما برای دکلهایمان به ارتفاع چهل متر گاز در خلیج فارس میسوزد چون تکنولوژی آن را نداریم. اگر بخواهیم تکنولوژی بیاوریم، سرمایهی آن و ارتباطات نداریم. این سیستمی است که باید کلا درست و اصلاح شود. مثلا چین را در نظر بگیریم مائو تسونگ وقتی فوت کرد، شنگ چیو پینگ وقتی جانشین او شد اعلام کرد ما در دنیا با هیچکس دشمنی نداریم و با همه دوست هستیم این شعار نبود، بلکه استراتژی شد و اقتصادش را بر اساس این استراتژی تنظیم کرد. چرا؟ چون یکی از تهدیدهای بزرگ آمریکا، چین است. چرا مراودات اقتصادیاش قطع نمیشود؟ باهم تریلیونها دلار مراودهی اقتصادی دارند. معتقدم، ما باید سیاستمان بر اساس اعتقاداتمان بشود، اما اقتصاد ما باید جدا شود و متأثر از سیاست نباشد. ما باید از نظر اقتصادی با خیلی از کشورها ارتباط داشته باشیم. اگر ارتباط نداشته باشیم، نمیتوانیم سرمایه جذب کنیم. نمیتوانیم تکنولوژی جدید کسب کنیم. ما نمیتوانیم بگوییم در همهی تکنولوژیهای دنیا میخواهیم خودکفا شویم. اصلا چنین چیزی در هیچ کشوری وجود ندارد. آمریکا را در نظر بگیرید، هواپیمای بوئینگ آمریکا توسط چند کشور مثل ژاپن و فرانسه و امریکا به صورت مشترک و هر قطعهی آن در یک کشور ساخته میشود. باید این تعامل بینالمللی با کشورهای دوست صورت بگیرد. باید با کشورهای همراه و هم جهت ارتباطاتمان بیشتر باشد.
فکری برای کاهش مغزها کنید
بصیری در رابطه با چالش کمبود سنگآهن که تا ۱۵ سال آینده نیز رو به اتمام است گفت: اگر ما در عقل و دانش پیشرفت کنیم و دغدغهای که داریم در این زمینه باشد، هیچ نگرانی نباید داشته باشیم. همینکه در کشورهای پیشرفته دنیا در سال ۱۹۷۵ متوجه شدند که قرار است شوک نفتی وارد شد، فوری به این فکر افتادند که روی انرژیهای دیگر کار کنند. روی انرژی خورشید و باد و امواج دریا کار کردند و نگران نیستند چون دانش آن را دارند. ولی ما نباید نگران تمام شدن سنگ آهن باشیم، ما باید نگران کاهش مغزهایمان باشیم. الان آنها کاری میکنند که وابستگیشان به نفت کمتر شود چون میبینند نفت در دست کشورهای عربی است. شاید ۱۵ سال دیگر سنگ آهن مصرفی نداشته باشد. درست است وظیفهی کوتاه مدت ما این است که شدیداً اکتشافات خودمان را بالا ببریم، ذخایر را پیدا کنیم و همهی اینها؛ اما مهمترین دغدغهی ما باید مغزها و دانش باشد. چون اگر دانشمان خوب کار کند، اکتشافات میتواند عمیقتر کار کند. ممکن است دیگر به این شکل نباشد که از سنگ آهن استفاده کنیم. بارها گفتهام، ما میلیونها تن استخراج میکنیم میرسیم به محصولی که تنی ۴۰۰ دلار است که معادل یک تن شمش است. مس را که خیلی بهتر و جذابتر است استخراج میکنیم به تنی 9 هزار دلار میرسیم اما کسی که مغز و دانش کافی دارد، یک کیلو مس ایزوتوپ 5/99 تن کیلویی یک میلیون دلار تولید میکند. بنابراین دغدغهی من بیشتر دانش و مغز است.
این عضو هیئت مدیره بخش خصوصی در رابطه با نقش دولت در توسعه و تسهیلگری و فعالیتهای بخش خصوصی صنعت اظهار کرد: بنده به عنوان کسی که در سالهای قبل، مجری تدوین استراتژی بخش معدن کشور بوده عرض میکنم، دولت سه وظیفه دارد: حمایت، صیانت و رقابت. دولت نقش اجرایی و دخالت در هیچ موضوعی را ندارد و باید این روش دخالت کردنش را کنار بگذارد و رگولاتور باشد, یعنی تنظیم کننده باشد. دولتها باید از ذخایر کشوربه عنوان انفال صیانت کند و بخش خصوصی را در تقویت تولیدکنندهها و با ایجاد رقابت سالم حمایت کند.
انتهای پیام/
نظر شما