به گزارش آهن نیوز؛ در حقیقت کاری که انجام دادهایم، توجه به بافت ناپایدار و ناایمن شهر است... ۹ دستگاه، ۱۶ هزار ساختمان بلندمرتبه شهر را پایش میکنند.
...پویش «محله امن» آغاز شده که در آن ۹۰۰ نفر آموزشهای لازم را میبینند و تیمهای ما به ۱۲۸ هزار پلاک که بالغ بر یک میلیون نفر را در حدود ۳۵۰ هزار خانواده میشوند، پوشش میدهند... .
اگر به سمتی برویم که حذف گاز در تهران صورت بگیرد، خطرات ناشی از آن نیز حذف خواهد شد و با استفاده از انرژی برق بهعنوان جایگزین در هنگام بروز حوادثی همچون زلزله در ۲۴ تا ۴۸ ساعت اول خطرات را از این طریق کاهش دهیم... .
شهر تهران تاکنون طی سه هزار سال گذشته زلزله بزرگی ندیده و پیرامون تهران زلزلههای بزرگ داشتیم که روی ساختمانهای بلندمرتبه تأثیرگذار است. لذا در جهت ایمنسازی این ساختمانها و زیرساختهای شهر، باید گامهای مؤثر برداریم...».
در تهران مانند سانفرانسیسکو، توکیو و استانبول زلزلهشناسان انتظار زلزلههای بزرگ را دارند. درحالیکه رویداد زلزلههایی که به ناچار این شهرها را به لرزه درخواهد آورد، احتمالا مشابه باشند، عوارضی که آنها بر جمعیت و زیرساختهای شهرها خواهند گرفت، بسیار متفاوت خواهد بود؛ چراکه نحوه طراحی ساختمانها و پلهای آنها متفاوت است.
در ایزمیت ترکیه در ۲۶ مرداد ۱۳۷۸ بر اثر زلزله با بزرگای ۷.۴ بسیاری از ساختمانها برای تابآوری در برابر شوک لرزهای طراحی و اجرای مهندسی نشده بودند و به همین دلیل فرو ریختند.
هنگامی که زمین زیر ساختمان تکان میخورد، با عبور امواج زلزله، ساختمان به لرزه درمیآید. هرچه یک سازه بلندتر باشد، انعطافپذیرتر است. هرچه انعطافپذیرتر باشد، انرژی کمتری نیاز دارد تا از سقوط یا فروریختن آن در زمان تکان شدید زلزله جلوگیری کند.
وقتی سوار اتوبوس یا مترو هستیم، اگر بدن خود را خم کنیم و با ضربهها و تکانها جابهجا شویم، ایستاده ماندن به تلاش کمتری نیاز دارد تا زمانی که سفتوسخت سعی کنیم از تکانخوردن اجتناب کنیم.
از آنجایی که ساختمانهای کوتاهتر از ساختمانهای بلندتر سفتتر هستند، یک خانه آپارتمانی سهطبقه نسبت به یک آسمانخراش ۳۰ طبقه که خوب طراحی و اجرا شده، در برابر آسیبهای ناشی از زلزلههای شدید آسیبپذیرتر است.
پالس جنبش شدید زمین در حوزه نزدیک گسل زمین نیز چالش مهمی برای عملکرد ساختمانها ایجاد میکند. پاسها با سرعت شدید، جابهجایی یا پالسهای شتاب مشخص میشوند.
در حوزه دور از گسل، سوم آبان ۹۹، زمینلرزهای با بزرگای ۵.۳ در نزدیکی شهر آوج در استان قزوین رخ داد. خوشبختانه در پهنه رومرکزی خسارت و تلفاتی برجای نگذاشت.
در عین حال گزارشهای متعددی از مناطق مختلف تهران، بهویژه بخشهای مرکزی و جنوبی شهر و نیز از ساکنان طبقات بالا دریافت شد که از لرزش شدید و بعضا ایجاد هراس و اضطراب نزد اعضای خانوادهشان شکایت داشتند.
زلزله آوج حدود ۲۲۰ کیلومتر با مرکز تهران و ۲۰۰ کیلومتر با غربیترین نواحی تهران فاصله داشت. زلزلهای که در فاصله دور از شهر رخ میدهد، ساختمانهای بلند تهران را تهدید میکند و البته خانههایی که روی مناطق با خاک نرم تأسیس شدهاند نیز بیشتر از چنین زلزلههایی آسیب خواهند دید.
حال در نظر بگیرید که چنانچه ساختمانهای مرتفع در مناطقی که خاک نرم وجود دارد (مانند شهرری و مناطق ۱۸ و ۱۹ تهران) یا در مناطقی که آبرفتهای ضخیملایه میتوانند موجب تشدید امواج لرزهای شوند (مانند منطقه فلاح در منطقه ۱۷ و مناطق ۹ و ۱۰ و منطقه ۲۱) بیشترین شدت را در زمینلرزههای رخداده در فاصلههای نسبتا دور تحمل خواهند کرد.
وزارت راه و شهرسازی در سال ۱۳۹۵ اعلام کرده در تهران ۹۷۹ ساختمان بلندمرتبه (با ارتفاع بالای ۱۰ طبقه) وجود دارد که حدود ۴۸۰ ساختمان بلندمرتبه در دهه اخیر (۱۳۸۵-۱۳۹۵) احداث شده است.
بر اساس اعلام این وزارت ۲۵ درصد از ۹۷۹ ساختمان در مناطق با بافت عمدتا فرسوده مانند منطقه ۱۲ هستند، یعنی همان منطقهای که ساختمان پلاسکو در آن وجود داشت و در آتشسوزی ۳۰ دیماه سال ۱۳۹۵ فروریخت و ۱۶ نفر آتشنشان در آن سانحه جان باختند.
وقتی میگوییم زمان دقیق رخداد زمینلرزه مشخص نیست، بعضی مخاطبها برداشت میکنند اینها خودشان هم نمیدانند بالاخره زلزله در تهران میآید یا نه، درحالیکه اینگونه نیست.
ما مطمئنیم که در آینده زلزله بزرگ در تهران رخ میدهد ولی چون زمان و پهنه دقیق کانونی آن رخداد را هنوز نمیتوانیم مشخص کنیم و باید با زبان علم صحبت کنیم که زبان آمار و احتمال است، این به معنای شکداشتن روی اصل موضوع وقوع زمینلرزه شدید نیست.
اینکه اکنون زلزلههای کوچکی که رخ میدهند گزارش میشوند، نشاندهنده فعالبودن گسلها «در محدوده داخل شهر تهران» هستند. کسی نمیتواند ادعا کند که انرژی در گسل تخلیه شده و این تضمینی است بر اینکه هیچ اتفاق زلزله بزرگی رخ نخواهد داد.
هر سال جنوب البرز حدود یک سانتیمتر در سال دارد بالا میآید و بر اساس دادههای موجود این میزان جابهجایی میان چند گسل موجود در این پهنه سرشکن میشود؛ مثلا حدود یک تا دو میلیمتر به گسل شمال تهران و دو میلیمتر به گسل مشا و حدود شش میلیمتر به سایر گسلها مربوط است.
این وضع نشان میدهد که گسل شمال تهران در یک زمینلرزه با بازگشت سههزارساله زلزلهای با بزرگای بین هفت تا ۷.۵ میتواند ایجاد کند و گسیختگی سطحی نیز ممکن است با جابهجایی حدود سه تا شش متر در لبه گسله در داخل شهر تهران ایجاد کند.
تهران روی دامنهای قرار گرفته که با وجود گسلهای فعال، بسیار لرزهزاست. چند راندگی پیشانی گسل شمال تهران، یعنی گسل نیاوران و گسل طرشت (یا پردیسان) در حال جابهجایی هستند.
یکی از این راندگیهای پیشانی گسل شمال تهران -گسل نیاوران- که اثر سطحی آن از کاشانک، خیابان نیاوران تا میدان دانشگاه شهید بهشتی و لبه افتگاه ساختمان دانشکده معماری دانشکده معماری شهید بهشتی و ضلع شمالی محور شرقی-غربی بزرگرار نیایش (آیتالله رفسنجانی) در منطقه اوین است.
یک پهنه بسیار گسترده شهری که پتانسیل محیطزیستی-اکولوژیک این گستردگی شهری/جمعیتی را ندارد، در یک پهنه بسیار خطرناک توسعه دادهایم. این خطر هم برای گسلهای داخل شهر تهران و هم گسلهای بیرون شهر قابل مشاهده است.
یادداشت از مهدی زارع
منبع: روزنامه شرق
انتهای پیام/
نظر شما