به گزارش آهننیوز؛ طی سال های گذشته کشورهای همسایه ایران موفق به پیشرفت های قابل توجهی در حوزه توسعه بخش معادن و فولادسازی خود شده اند. در این میان کشورها و اقتصادهای نوظهوری مثل عمان و عربستان از یک سو و حتی کشورهای با اقتصاد توسعه نیافته مثل افغانستان هم دیده می شود. در شرایطی که این کشورها به سمت جذب سرمایه های بزرگ در حوزه معادن و صنایع معدنی رفته اند اما در ایران آن طور که باید جذب سرمایه در این بخش پیشران انجام نشده است. در واقع به نظر می رسد به دلیل چالش های مختلف داخلی و محدودیت های خارجی سرمایه لازم برای توسعه معادن جذب نشده است. در این شرایط که عمدتا بعد از دور دوم تحریم های یک جانبه آمریکا در دوره ترامپ علیه ایران اتفاق افتاد، سرمایه گذاری خارجی در بخش معادن ایران منحصر به حضور چینی ها آن هم به شکل محدود شد. در این وضعیت به نظر می رسد که یک شکاف عمیق میان ایران و برخی کشورهای منطقه در حال شکل گرفتن است که در صورت ترمیم نشدن آن احتمالا در سال های آینده جبران آن بسیار دشوار باشد. در همین مدت اخیر سلطان نشین کوچک خلیج فارس یا همان کشور عمان اقدامات قابل توجهی را در حوزه فولادسازی انجام داده است.
در این مسیر شرکت Vulcan Green عملیات احداث و راه اندازی کارخانه آهن اسفنجی در بندر اصلی عمان را به دانیلی ایتالیا سپرده است. گفته می شود احداث این واحد ۲.۵ میلیون تنی تا سال ۲۰۲۶ به طول خواهد انجامید. شرکت Vulcan Green یکی از زیرمجموعه های Jindal steel در عمان است. دانیلی که در دهه های ۷۰ و ۸۰ در معادن ایران هم سرمایه گذاری کرده بود و واحدهای فولادی از جمله فولاد مبارکه، فولاد آلیاژی، فولاد خوزستان را احداث و حتی واحد فولادسازی غدیر نی ریز را راه اندازی کرده است، حالا کانون توجه سرمایه های اش را به طرف عمان برده کرده است. اما تفاوت بزرگ میان ورود دانیلی به ایران و عمان در نسل تکنولوژی تجهیزاتی است که در احداث واحدهای فولادی این دو کشور به کار برده است. کارخانجات فولادی عمان که یکی پس از دیگری با شتاب در حال ایجاد هستند، جدیدترین نسل های تکنولوژی و تجهیزات فولادی جهان را در دل خود جای داده اند. از طرفی عمان یک پروژه بزرگ انرژی را به کنسرسیومی شامل بزرگترین تولید کننده فولاد کره جنوبی، پوسکو، و انژی فرانسه اختصاص داده است. این پروژه شامل تولید ۲۲۰٫۰۰۰ تن در سال هیدروژن سبز و ۱٫۲ میلیون تن در سال آمونیای سبز می شود. عمان قصد دارد تا سال ۲۰۵۰، ۸٫۵ میلیون تن در سال از پروژههای هیدروژن سبز را توسعه دهد، که تا سال ۲۰۳۰، ۱٫۲۵ میلیون تن در سال آن در دسترس خواهد بود.
این در حالی است که تکنولوژی ها و دستگاه های مختلف معدنی در ایران سال هاست که به روز نشده و در نتیجه به دلیل فرسودگی میزان بهره وری و سطح تولید در این بخش را به شدت کاهش داده است. دستگاه قدیمی و فرسوده در بخش های مختلف استخراج و اکتشاف و حفاری به وفور وجود دارد و مطالبه بخش خصوصی و حتی شرکت های دولتی به روز رسانی این تجهیزات است. از سوی دیگر کشوری مثل افغانستان که ذخایر بسیار غنی معدنی دارد، ترجیح داده که برای بهره برداری از معادن خود به سمت چینی ها متمایل شود و شرکت های بزرگ و معتبر چینی هم از حضور در افغانستان به شدت استقبال کرده اند. این در شرایطی است که در حال حاضر تنها برخی شرکت های چینی در ایران (عمدتا در استان کرمان) برای فعالیت در بخش معادن حضور دارند که آن هم بسیار محدود است. پیش از این در دهه ۸۰ حضور شرکت های معتبر در ایران تا حدودی چشم گیر بود که از ابتدای دهه ۹۰ و شروع تحریم ها، این شرکت ها یک به یک ایران را ترک کردند. مسئله قابل توجه این است که کشورهایی مثل عمان، عربستان، امارات و ... تقریبا از ظرفیت و ذخایر معدنی و صنایع معدنی مانند ایران برخوردار نیستند و فقط با جذب سرمایه خارجی در حال احداث کارخانه های فولادسازی و سایر زنجیره فولاد هستند. در حال حاضر به نظر می رسد که خاورمیانه و احتمالا جهان باید شاهد ظهور قطب های جدیدی از فولادسازان در آینده نزدیک در خاورمیانه باشند، قطب جدیدی که با محوریت اعراب و راهبری اروپایی ها و حتی برخی کشورهای آسیایی مثل هند در حال شکل گرفتن است.
انتهای پیام/
نظر شما