به گزارش آهننیوز؛ آمار ساختمانهای ضعیف و فاقد کیفیت لازم به بیش از ۲ میلیون رسیده است. این آمار در کنار خطرات ناشی از زلزله تهران، زنگ خطر جدی را به صدا در میآورد. زنگ خطری که بدون نظارت و کار فنی قابل حل نیست و هرچه از روی آن بگذرد، وضعیت سختتر خواهد شد.
علی بیت اللهی، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، درباره آمار وزارت راه مبنی بر سازه ناپایدار ۲ میلیون ساختمان به «انتخاب» گفت: در خصوص آمار رسمی که در کشور وجود دارد، گزارش مرکز آمار وجود دارد که در سال ۹۵ ارائه شد. متاسفانه از آن سال به بعد آمار جدیدی هم منتشر نشد. بر اساس همان آمار از حدود ۲۱ میلیون واحد مسکونی که ۹۷ درصد ساختمانها را در بر میگیرد؛ حدود ۱۴ میلیون واحد آن دارای اسکلت هستند. ۷ میلیون واحد باقیمانده فاقد اسکلت هستند. این مسئله با ساختمان نباید اشتباه گرفته شود؛ یک ساختمان مسکونی شاید شامل ۴ واحد یا بیشتر هم باشد؛ بنابراین در خصوص ساختمانهای ناپایدار گویای همین آمار است. براساس یک تقسیم بندی تخمینی، به طور متوسط اگر ۴ واحد را یک ساختمان در نظر بگیریم، ۲.۵ میلیون ساختمان فاقد اسکلت هستند. این آمار با آمار وزارت راه همخوانی دارد. در این خصوص ساختمانهای روستایی، ساختمان شهری فرسوده نیز وجود دارد.
وی سپس درباره فقدان نظارت بر ساخت و ساز بیان کرد: اگر بخواهیم به طور کلی ساختمانها را در نظر بگیریم؛ ساختمانهای صنعتی، اداری، مذهبی و.. نیز شامل این موضوع خواهند شد. با فرض اینکه ساختمانی اسکلت داشته باشد هم پایدار تلقی نمیشود. تجربه زلزله کرمانشاه به ما نشان داد که ساختمانهای نوساز اسکلت دار هم ناپایدار هستند. به علت فقدان نظارت میدانی بر ساخت و ساز در کشور ما، ضعف و کیفیت ساختمانها را شاهد هستیم. عمدهترین ضعف و پاشنه آشیل ما در ساختمانهای نوساز، فقدان نظارت میدانی است.
وی در ادامه درباره میزان کیفیت دانش مهندسی ساختمان در ایران اشاره کرد: در خصوص نظامات فنی، مقررات و آیین نامه، به عنوان مثال آیین نامه ۲۸۰۰، چندان تفاوتی بین ما و کشورهای پیشرفته در خصوص مقررات و کیفیت طراحی وجود ندارد. دانش مهندسی ما در این زمینه کاملا خوب و قابل اعتماد است. نقطه ضعف ما در همان مسئله نظارت بر ساخت است.
او افزود: در زلزله کرمانشاه که همه به خاطر دارند، در شهر اسلام آباد که بیش از صد کیلومتر با زمین لرزه فاصله داشت، شتاب زلزله حتی ساختمانهای قدیمی را تخریب نکرد، اما ستونهای بیمارستان نوساز شهر تخریب شد که نشان داد بتن مورد استفاده در آن نامرغوب بوده است. این نمونه نشان میدهد که طراحی و مقررات یک بحث است، اما اجرا و کیفیت مصالح مسئله دیگری است. ورود افراد غیرمتخصص به ساخت و ساز به عنوان سوداگران مالی یکی از مهمترین ضعفهای ساخت و ساز است که با کاهش کیفیت مصالح و عبور از مقررات موجود، باهدف سود بالا، ساختمانهای بی کیفیت را داشته باشیم.
بیت اللهی درباره اظهارنظرات برخی مسئولین شهری درباره زلزله تهران گفت: من به شدت مخالف چنین فرمایشاتی درباره زلزله هستم. چنان وانمود میکنند که ما باید به صورت تسلیم منتظر زلزله بمانیم. اگر فردا زلزله بیاید، با توجه به حجم کارهای باقیمانده مسلما موفق نخواهیم بود. اما روز حادثه را هیچکس مشخص نمیکند. از حدود ۳۰ سال پیش استاد من دکتر عکاشه میگفتند زلزله تهران نزدیک و ویرانگر است. ما در این ۳۰ سال خیلی کارها میتوانستیم برای کاهش خطرات زلزله انجام دهیم، اما کاری نکردیم. شاید از امروز که ما صحبت میکنیم ۵۰ سال دیگر زلزله بیاید، اما بالاخره باید یک کاری کرد. در مباحث زلزله شناسی مسئله بر سر ثانیه است و مشخص نیست چه زمانی حادثه رخ میدهد. با دیدگاههایی که حس روانشناسانه منفی القا میکند به هیچ جا نمیرسیم. اگر یک نظارت فعال میدانی داشته باشیم تا کیفیت ساخت و سازها بررسی شود و مسائل مختلفی از جمله تغییر چهره بافتهای فرسوده صورت بگیرد؛ درصدی از خطرات زلزله را کم میکند. این نوع نگرش که دعا کنید زلزله نیاید، یعنی هیچ کاری نکنیم، اما اصلا با منطق و بینش مهندسی سازگار نیست. در هیچ کجای دنیا به هیچ وجه رخدادهای لرزهای ویرانگر قابل پیش بینی نیستند. ما فرصتهای خوبی پیش رو داریم که ریسک لرزهای را در تهران کم کنید.
انتخاب
انتهای پیام/
نظر شما