به گزارش خبرنگار آهننیوز، محدودیتهای برق که از سال گذشته آغاز شده، مصرف برق صنایع را براساس برنامه زمانبندی کاهش داده است بهگونهای که مصرف برق صنایع از اردیبهشت تا شهریورماه امسال از ۱۹ هزار مگاوات به ۱۳ هزار مگاوات کاهش داشته است.
از جمله پیامدهای قطعی برق، کاهش عرضه فولاد در بازار داخل و افزایش قیمتها خواهد بود. کما اینکه در معاملات روزهای گذشته بورس کالا هم قیمت محصولات فولادی افزایش داشت.
از طرف دیگر، از دست رفتن بازارهای صادراتی خواهد بود. در نظر داشته باشید که تصمیم نادرست وضع عوارض صادراتی بر محصولات فولادی منجر به از دست رفتن بخشی از بازارهای صادراتی شد. ضمن اینکه در شرایطی قرار داریم که با توجه به تحریمِ روسیه، در بازارهای صادراتی محدودی که داریم از این پس با رقیب قدرتمندی به نام روسیه مواجه هستیم که تخفیفات قابل توجهی هم به مشتریان خود ارائه میکند. همچنین به سبب شرایط تحریمی، مشتریان صادراتی ایران مشتریانی هستند که تحریمها را دور میزنند و حضور کمرنگ ایران در بازارهای صادراتی، فرصتی برای روسها خواهد بود تا بازارهای صادراتی ما را تصاحب کنند.
عارضه بعدی قطعی برق و کاهش صادرات فولاد، افزایش نرخ ارز در بازار داخل خواهد بود. کارشناسان بر این باورند افزایش نرخی که در چند هفته اخیر در بازار ارز شاهد آن بودهایم تا حدودی ناشی از کاهش صادرات محصولات فولادی هم بوده است. ضمن اینکه در آینده نزدیک و با کاهش مجدد صادرات و از دست دادن بخش بیشتری از بازارهای صادراتی، درآمدهای ارزی باز هم کاهشی بوده و نرخ ارز به طور حتم تحتتاثیر این مساله قرار خواهد گرفت. در نهایت تمامی این شرایط دست به دست هم داده و افت سودآوری شرکتهای فولادی را در پی خواهد داشت و قطعاً بازار سرمایه هم به این وضعیت واکنش نشان خواهد داد.
همچنین از آنجا که نرخ برق برای شرکتهای فولادی حدود ۴ درصد افزایش یافته است، رشد دوباره نرخها سود این شرکتها را نیز به تناسب کاهش میدهد. البته در میان موارد مطرح شده، مشکل اصلی به قطعی برق شرکتهای بزرگی مثل چادرملو، فولاد مبارکه، ملی مس، گل گهر باوجود داشتن نیروگاه برمیگردد.
ظرفیت برق فولادیها ۵۰ الی ۹۰ درصد کاهش داشته و میزان کاهش ظرفیت برق شرکتهای تولیدی کوچک، بیشتر از تولیدکنندگان بزرگ فولاد بوده است. این کاهش ظرفیت برق کارخانجات فولادی، تاثیر مستقیم روی ظرفیت تولید این مجموعهها دارد. به عنوان مثال اگر برق کارخانهای ۵۰ درصد کاهش داشته باشد، حجم تولید آن کارخانه هم حداقل ۵۰ الی ۷۰ درصد کاهش پیدا میکند.
اما در صنایع آلومینیوم از جمله شرکت فایرا تولیدکننده شمش آلومینیوم، حدود ۱۲ درصد فروش شرکت به هزینه برق اختصاص دارد بنابراین سود این شرکت حدود ۲۰ درصد کاهش مییابد و در صورت افزایش دوباره نرخها، سود "فایرا" به طور قابل توجهی افت خواهد کرد. بنابراین شرکت فایرا با ریسک بیشتری روبهرو است اما در مقابل شرکت فنوال که کمتر از یک درصد و شرکت ملی مس که حدود یک درصد از فروششان به هزینه برق اختصاص دارد، ریسک افزایش نرخ برق در این شرکتها کمتر است و افزایش نرخها مشکل خاصی را متوجه سودآوری آنها نخواهد کرد.
موضوع دیگر به محدودیت عوارض صادراتی شرکتهای فولادی بازمیگردد که در تضاد با منافع سهامداران است با این وجود اگر برآوردها محقق شود، با افزایش ظرفیت نیروگاهی مشکلات صنایع حل میشود اما تولید آنها حدود ۴ تا ۵ درصد کاهش مییابد. البته ناگفته نماند که با توجه به قطعی برق در ماههای آینده و کاهش عرضه، موجودی انبارها برای تولید محصولات از سوی فعالان این صنف افزایش یافته است علاوه براین، ریسک شرکتهای پائین دست این شرکتها نیز کاهش مییابد.
با این تفاسیر همانطور که گفته شد، قطعی برق به جز خسارت به صنعت فولاد، ریسک افزیش قیمت بقیه بازارها را در صنایع دیگر مانند سیمان و آلومینیوم خواهد داشت همچنین با افزایش نرخها، حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد فروش سیمانیها به هزینه برق اضافه خواهد شد که از این جهت باعث کاهش سودآوری صنایع میشود.
پایان پیام/ ف
نظر شما