به گزارش آهن نیوز مجتبی فریدونی مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن ، درباره مشکلات مدیریتی تیم فوتبال سپاهان در فصل بیستوسوم لیگ برتر، اظهار داشت: مشکلات این حوزه را باید از سه منظر بررسی کرد. عامل عمده و اولیه خود باشگاه و عملکرد مدیریت آن است. برای نمونه در ابتدای فصل درست یا غلط قانون سقف بودجه مصوب و به باشگاهها ابلاغ شد، اما متأسفانه باشگاه سپاهان در ابتدای فصل به این قانون بیاعتنایی کرد و عملاً آن را تمکین نکرد. همه میدانستند که سپاهان مشغول عقد قراردادهای کلان است. متأسفانه سپاهان با عدم اجرای این قانون در ابتدای فصل لجبازی کرد و همین مسئله فدراسیون را نسبت به باشگاه اصفهانی حساستر کرد.
وی در ادامه افزود: سپاهان آخرین باشگاهی بود که فرم بودجه خود را به سازمان لیگ ارسال کرد. در بخش بودجه این فرم برآورد ۳۲۵ میلیارد تومانی نوشته شده بود. کلمه برآورد که توسط باشگاه سپاهان قید شده بود نشانگر عدم قطعی بودن بودجه بود، در حالی که سپاهان میتوانست با فدراسیون و سازمان لیگ تعامل بیشتری داشته باشد.
یارگیری از روی کریخوانی
مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن خاطر نشان کرد: در ابتدای فصل تمرکز سپاهان روی کار مدیریتی نبود، بلکه روی بیانیهنویسی، شکایت و کریخوانی بود. حتی یارگیری ابتدای فصل هم با نگاه کریخوانی صورت گرفت. به اصطلاح با خودشان گفتند که بازیکن اگر روی نیمکت تیم ما بنشیند بهتر از آن است که برای تیم دیگر بازی کند. مجوز بازی عیسی آلکثیر و برایان دابو هم چهار هفته صادر نشد و همین موضوع باعث اتلاف منابع سپاهان شد.
وی با طرح سؤالی درباره جذب عیسی آلکثیر و نحوه خروجش تصریح کرد: پرسش اینجاست چرا با توجه به قانون سقف بودجه با آن نحوه قرارداد آلکثیر جذب شد که روی نیمکت بنشیند و چرا به نوعی بازیکن آزاد شد که بتواند به رقیب مستقیم بپیوندد؟ اینها دیدگاه مدیریتی است یا اینکه عیسی عباس چرا با آن شرایط جذب شد؟ کاوه رضایی چه گرهگشایی از تیم کرد؟ علیاصغر اعرابی که اولین سال لیگ برتری خودش را تجربه میکند چرا مقابل الهلال بازی کرد؟ در تیمهای بزرگ گاهی با انتقال یک ستاره همه چیز جابهجا می شود، اما در سپاهان این اتفاق رخ نداد.
لو رفتن قرارداد بازیکنان توازن و همدلی سپاهان را بههم ریخت
فریدونی درباره تأثیر لو رفتن میزان قرارداد بازیکنان روی کاهش میزان همدلی در سپاهان، تأکید کرد: وقتی میزان قرارداد ۹۰ میلیاردی پیام نیازمند مشخص میشود، بازیکنان دیگر ناخواسته مبلغ قراردادشان را با این مبلغ مقایسه میکنند. یا اینکه در رسانهها عنوان میشد میزان قرارداد نیازمند چندین سال حقوق یک کارگر است. این مسائل روی نیازمند و دیگر بازیکنان سپاهان فشار روحی و روانی وارد کرد، ضمن اینکه توازن و همدلی را سپاهان بههم ریخت. سیاستگذاری باشگاه این بود که بازیکنان در موضوع سقف قرارداد صحبت کنند که همین مسائل باعث افزایش تنش و حواشی شد و امکان بروز خشونت در زمین مسابقه را افزایش داد.
چرا از ابتدای فصل به ساکت بازنشسته اجازه مدیریت دادند؟
مدیرعامل سابق باشگاه ذوبآهن با اشاره به دومین مشکل سپاهان در فصل جاری اظهار داشت: دومین مسئلهای که مشکلات سپاهان را باید در آن بررسی کرد عملکرد و مواجهه شرکت فولاد مبارکه بهعنوان نهاد بالادستی بود. وقتی خبر عقد قراردادهای هنگفت و بالاتر از سقف قانونی مصوب فدراسیون شنیده میشد، انتظار میرفت شرکت فولاد مبارکه بهعنوان نهاد یا هولدینگ بالادستی و اعضای هیئت مدیره ورود کنند. به نظرم یک جاهایی آنها قصور کردند. مسئله بازنشستگی ساکت مربوط به امسال یا دو سال قبل نبود، اما چرا در ابتدای فصل هیئت مدیره فولاد مبارکه اجازه داد این مدیر کارش را ادامه بدهد؟ وقتی تیم را ایشان بسته و در میانه فصل برکنار میشود، جای این ادعا را برای ساکت باز میگذارد که بگوید من اگر میماندم تیم را قهرمان میکردم. یا به آقای نیکفر این اجازه را میدهد که بگوید من در ابتدای فصل نبودم و تیم توسط من بسته نشده است. به نظرم یا از همان ابتدای سال اجازه کار ساکت را نمیدادند یا برای چند ماه باقیمانده تا پایان فصل با نهادهای نظارتی تعامل میکردند که ساکت بماند و در پایان فصل پاسخگوی عملکردش باشد.
وی با اشاره به بیپشتوانه بودن قانون سقف قرارداد و مواجه نمایندگان ایران با تیمهای کهکشانی لیگ قهرمانان آسیا، گفت:سومین عامل مشکلات سپاهان هم در قانون سقف بودجه مصوب سازمان لیگ و فدراسیون بودجه بود. نماینده ما چگونه میتوانست بعد از این قانون مقابل الهلال با ارزش چند میلیون دلاری قرار بگیرد؟ عملاً حتی قبل مسابقه ما محکوم به شکست بودیم. در حال حاضر هم که مشخص نیست آینده قانون سقف بودجه به کجا میرسد. بعضی باشگاهها در نیمفصل بدون توجه به قانون سقف بودجه بازیکن جذب کردند. قانونی که پشتوانه اجرایی نداشته باشد، تصور دستاورد بهتری هم نمیتوان داشت. در کل و به اعتقاد من ۶۰ درصد مشکلات سپاهان ناشی از عملکرد مدیریتی بود، ۲۰ درصد مشکلات سهم عملکرد مدیران فولاد مبارکه بود و ۲۰ درصد پایانی قوانین سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال.
اعمال فیلتر مدیریتی در جذب بازیکنان خارجی
فریدونی در پاسخ به این پرسش که آیا مدیران برای جذب بازیکن خارجی باید فیلتر اعمال کنند یا در فوتبال حرفهای مربیان تعیینکننده هستند، خاطر نشان کرد: در این مسئله دو دیدگاه مدیریتی وجود دارد. یکسری قائل به واگذاری اختیار کامل به مربیان هستند تا با دور کردن بهانهها او را خلع سلاح کنند و در صورت کسب نتایج ضعیف جای هیچ سخنی نماند، اما یکسری مدیران فیلترهایی اعمال میکنند. این فیلترها از طریق مدیر ورزشی یا کمیته ورزشی سیاست خود را اعمال کند.
وی ادامه داد: برای مثال منابع و سایتهای مستندی هستند که عملکرد فنی بازیکنان خارجی را نشان میدهند. بازیکنی مانند عیسی عباس در پنج یا شش سال اخیر بهعنوان بازیکن قرضی جابهجا شده است. او ۱۲ صدم درصد آمار گلزنی داشته و هشت بازی در پرتغال به میدان رفته است. اگر این موارد در کمیته فنی یا از طریق مدیر ورزشی مورد بررسی و پرسش قرار میگرفت امروز مورایس تا این حد تحت فشار قرار نمیگرفت و تمرکزش را برای قهرمانی تیمش حفظ میکرد. البته این نکته را باید ذکر کرد که مورایس گفته است این بازیکن با درخواست او جذب نشده تا پرسشها افزایش پیدا کند. این نکته را هم باید تأکید کرد که شاید در فولاد مبارکه هزار میلیارد بودجه جابهجا شود و حساسیتی نباشد، اما از آنجایی که فوتبال ویترین شیشهای است شاید همه میدانند که در حال حاضر سپاهان عیسی عباس را با چه کیفیتی جذب کرده است و این مسئله برند شرکت فولاد مبارکه را هم به نوعی تحت تأثیر قرار میدهد.
آینده مدیریتی سپاهان
مدیرعامل سابق ذوبآهن با پیشبینی آینده مدیریتی سپاهان اظهار داشت: اگر قرار به ادامه کار آقای نیکفر باشد باید به وی حکم مدیرعاملی ابلاغ شود. به نظرم این گزینه برای سپاهان بهتر است، چرا که ثبات در مدیریت راهگشاست. وقتی حکم نیکفر سرپرستی است ذینفعانی که با باشگاه کار میکنند از بازیکن، ایجنت تا ... همه او را به چشم یک فرد موقت میبینید و نفوذکلامش ناخواسته کاهش پیدا میکند. خود آقای نیکفر برای ادامه سرنوشت کاریاش باید تصمیم قطعی بگیرد. با این استعفای شفاهی یا بعضی گمانهزنیها در مورد انتصاب ایشان در بخشهای دیگر فولاد مبارکه، نگاهها تغییر میکند.
وی ادامه داد: اگر قرار به تغییر مدیر عامل باشد باید یکسری شرایط و معیارها اعمال شود. مثلاً تجربه کار بهعنوان مدیر باشگاه، آشنایی با زبان انگلیسی، دارا بودن حداقل مدرک تحصیلی، آشنایی مبانی اقتصادی و توان استخراج اطلاعات از صورتهای مالی. این موارد باید توسط فدراسیون و وزارت ورزش ابلاغ شود، چرا که با بکارگیری مدیران متخصص در باشگاهها، فدراسیون هم با چالشها و دشواریهای کمتری روبهرو میشود. وقتی عموم مدیران عامل باشگاههای ما حتی کتاب قانون تجارت را ورق نزدند چگونه میتوان انتظار موفقیت داشت؟
لزوم استخدام مدیر ورزشی در باشگاههای کشور
فریدونی در پایان تصریح کرد: اگر در ساختار باشگاهها مدیر ورزشی وجود دارد حتماً باید از اشخاص کارآزموده، عاشق فوتبال و... استفاده شود، به ویژه در جاهایی که مدیران عامل باشگاهها ورزشی نیستند باید از مدیر ورزشی کمک گرفت. در غیر این صورت باید از کمیته فنی کمک بگیرند تا مثلاً برای عقد قرارداد با یک بازیکن جنبه مالی، فنی، حقوقی و ... بررسی شود و بازیکن بداند با یک جمع طرف مواجه است.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
نظر شما